میگفت با پسر عموم گاهی چت میکنیم و صحبت میکنیم راهب بنیاسرائیل در اثر عبادات طولانی به نقلی مستجابالدعوه بود اما شیطان سالها در پی فریب وی بود، روزی زنی که به جنون مبتلا شده بود را نزد وی میآورند تا شفا دهد از "برصیصا" میخواهند زن را نزد خود نگاه دارد، ابتدا امتناع میکند ولی با اصرار برادران آن زن، میپذیرد تا نزد وی بماند. شیطان راهب را وسوسه کرده و جمال زن را در نظرش زیبا جلوه میدهد و "برصیصا" به او تجاوز میکند، بار دیگر شیطان به او القا میکند برای فرار از رسوایی زن را بکشد و او را مدفون سازد، راهب در پی آن خیانت، چنین جنایتی هم مرتکب میشود. راز این رسوایی آشکار میشود و "برصیصا" را به صلیب یا به دار میکشند در بالای چوبه ی دار شیطان بار دیگر دست به گمراهی وی میزند و از نقش اصلی خود در رقم خوردن این سرنوشت خبر میدهد و از "برصیصا" میخواهد اگر در برابرش سجده کند وی را رهایی بخشد، گویند "برصیصای"راهب در همان حال با اشاره بر شیطان سجده میکند و کافر میشود، شیطان نیز از وی بیزاری جسته و رهایش میکند و "برصیصا"در حالت کفر از دنیا میرود دقت کنیم! شیطون قسم خورده ما رو بدبخت کنه
خیلی پسر خوبیه ، خیلی مومنه ، اون منو مومن کرد..............
خیلی عاشق امام زمانه....
خیلی ازش خوشم میاد... با من حرفای خوب و دینی می زنه..
میگم عزیزم ، گلم. حرف از امام زمان میزنید با هم؟
میدونی امام زمان راضی نیست شما با هم خلوت داشته باشید؟
گفت آخه چرا ؟ پسر به این خوبی و مومنی. ما هم که حرفامون همه ش خداییه
گفتم یادت نره شیطون متناسب با هر کس واسه ش نقشه می کشه نقشه ای که واسه من داره واسه تو نداره...
قصه ی برصیصای عابد رو نشنیدی؟
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ♡ مثبت ها ♡ و آدرس mosbataye-bahejab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.